خلاصه کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل (مرتضی مطهری)

خلاصه کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل (مرتضی مطهری)

خلاصه کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل ( نویسنده مرتضی مطهری )

کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل استاد مرتضی مطهری به ریشه یابی این پرسش های اساسی می پردازد که چرا بعضی ها از دین و ایمان فرار می کنند و چرا عده ای دیگر با وجود داشتن اعتقاد، در عمل کردن سست و بی حال هستند؟ این کتاب گنجینه ای از تحلیل های عمیق است که به ما کمک می کند علل این گریزها را، چه در جامعه غرب و چه در جهان اسلام، بهتر بفهمیم و راه حل های عملی برای مقابله با این چالش ها پیدا کنیم. با خواندن این خلاصه، با عصاره ی اندیشه های استاد مطهری در این حوزه آشنا می شوید.

این مقاله یک چراغ راه است تا با یکی از مهم ترین آثار شهید مطهری، متفکر برجسته معاصر، آشنا شوید. اثری که نه فقط تاریخ مصرف ندارد، بلکه هر روز گویی تازه تر و ضروری تر به نظر می رسد. در دنیای امروز که چالش های فکری و عملی از هر سو ما را احاطه کرده اند، فهم ریشه های گریز از ایمان و عمل، می تواند مثل یک نقشه گنج باشد؛ نقشه ای که راه رسیدن به آرامش و سعادت واقعی را نشان می دهد. با ما همراه باشید تا با هم به این سفر فکری برویم و ببینیم استاد مطهری چه نسخه ای برای دردهای کهنه و جدید ما پیچیده اند.

شهید مطهری: متفکری که هنوز حرف هایش بوی تازگی می دهند!

بعضی آدم ها هستند که هر چقدر زمان بگذرد، حرف هایشان کهنه نمی شود، اتفاقاً تازه تر و کاربردی تر به نظر می رسد. شهید مرتضی مطهری یکی از همین آدم هاست. متفکری که نه تنها یک استاد بزرگ در فلسفه و علوم اسلامی بود، بلکه دغدغه های زمانه خودش و حتی آینده را هم داشت. او فقط به توضیح مفاهیم دینی اکتفا نمی کرد، بلکه سعی می کرد ریشه ای ترین سوالات و چالش های فکری و فرهنگی را با رویکردی عقلانی، منطقی و البته دلسوزانه پاسخ بدهد.

کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل هم محصول همین دغدغه ها و نگاه جامع نگر ایشان است. این کتاب در اصل مجموعه ای از هفت جلسه سخنرانی استاد در سال ۱۳۵۳ شمسی است که در مساجد جلیلی و ابوالفضل تهران ایراد شده بود. اما این سخنرانی ها چه چیزی داشتند که باعث شد بعد از گذشت این همه سال، همچنان خواندنی و شنیدنی باشند؟ فرقش این بود که مطهری فقط حرف نمی زد، بلکه با تمام وجودش به دنبال فهم و حل مشکلات بود. او می دید که جامعه اسلامی از دو جهت در حال رنج بردن است: یکی از سمت تفکراتی که ایمان را نشانه می رفت و دیگری از سمت سستی و بی حالی در عمل کردن به آنچه که از ایمان انتظار می رود. به قول معروف، حرف هایش از دل برمی آمد و لاجرم بر دل می نشست. همان طور که امام خمینی (ره) فرمودند، آثار مطهری «برای عارف و عامی سودمند و فرحزاست»، یعنی هم اهل علم از آن بهره می برند و هم مردم عادی.

گریز از ایمان: چرا بعضی ها از دین داری فرار می کنند؟

شاید این سوال خیلی برایتان پیش آمده باشد که چرا در دنیای امروز، عده ای به کلی با دین و خداحافظی می کنند؟ یا حتی در گذشته، چه تفکراتی باعث شد که مردم از ایمان فاصله بگیرند؟ استاد مطهری در بخش اول کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل، با دقت و وسواس خاصی به تحلیل این «گریزگاه ها» می پردازد. اول از همه، بیایید ببینیم اصلاً منظور از ایمان از دیدگاه مطهری چیست؟

برای استاد مطهری، ایمان صرفاً یک باور خشک و خالی نیست. ایمان یعنی یک جهان بینی عمیق و جامع، یک نوع نگاه به هستی، به خدا، به انسان و به سرنوشت. ایمانی که از دل منطق و عقلانیت بیرون آمده باشد و با روح انسان گره خورده باشد. این ایمان، فقط یک تئوری نیست، بلکه نیروی محرکه ای است که به زندگی معنی می دهد و انسان را در مسیر سعادت قرار می دهد. حالا وقتی از گریز از ایمان حرف می زنیم، یعنی از دست دادن همین جهان بینی و نیروی محرکه. از دست دادن قطب نمایی که مسیر زندگی را نشان می دهد. مطهری این را خطرناک می داند؛ هم برای فرد و هم برای جامعه.

گریزگاه های اروپایی: داستان فرار از دین در غرب و تأثیرش روی ما

استاد مطهری برای تحلیل علل گریز از ایمان، ابتدا به سراغ دنیای غرب می رود. او سه جریان فکری اصلی را در اروپا شناسایی می کند که به نوعی راه را برای فرار از دین هموار کرده اند:

علم زدگی (سیانتیسم)

در دوره ای، علم تجربی در غرب چنان پیشرفت کرد که عده ای به این باور رسیدند که «هرچیزی که با آزمایش و مشاهده اثبات نشود، پس وجود ندارد!» آن ها علم تجربی را تنها معیار حقیقت دانستند و به همین خاطر، هر آنچه مربوط به دین و متافیزیک بود را، چون با ابزار تجربی قابل سنجش نبود، نفی کردند. این طرز فکر، به مرور زمان باعث شد دین و ایمان در نگاه بسیاری از مردم، چیزی «غیرعلمی» و حتی «خرافی» به نظر برسد و مردم از آن دوری کنند. استاد مطهری این نگاه افراطی را نقد می کند و می گوید علم و دین لزوماً در تضاد نیستند، بلکه مکمل هم اند. علم پاسخگوی «چگونه»ها و دین پاسخگوی «چرا»هاست.

فلسفه های انسانی (اومانیسم افراطی)

جریان فکری دیگری که در غرب شکل گرفت، «اومانیسم» یا انسان محوری بود. این نگاه در ابتدا هدف خوبی داشت: ارزش دادن به انسان و توانایی هایش. اما وقتی دچار افراط شد، انسان را محور و معیار مطلق همه چیز قرار داد و گفت انسان به هیچ قدرت ماورایی نیاز ندارد. «خدا را کنار بگذارید، خودتان خدای خودتان باشید!» این اومانیسم افراطی، به بی نیازی از خدا و دین منجر شد و انسان را موجودی مستقل و خودکفا در همه ابعاد معرفی کرد. مطهری تأکید می کند که اومانیسم واقعی، به جایگاه انسان ارج می نهد، اما این به معنای نفی خدا و جهان بینی الهی نیست. بلکه انسان، با تکیه بر ایمان، می تواند به اوج کمال انسانی برسد.

روشنفکری انحرافی

استاد مطهری یک نوع روشنفکری را هم به عنوان گریزگاهی از ایمان مطرح می کند؛ روشنفکرانی که به جای اینکه دین را به درستی بشناسند و به اصلاح و بازسازی تفکر دینی کمک کنند، در مسیر تخریب آن گام برمی دارند. این ها معمولاً با ظاهری مدرن و به روز، به نقد سطحی و بعضاً مغرضانه از دین می پردازند و راه را برای شک و تردید و در نهایت، گریز از ایمان هموار می کنند. مطهری این جریان را نوعی بیماری فکری می داند که نه تنها به جامعه کمکی نمی کند، بلکه به انحرافات عمیق تر می انجامد.

«ایمان، یک بینش عمیق است که به انسان جهت می دهد و او را از پوچی نجات می دهد. اگر این بینش از دست برود، انسان قطب نمای زندگی اش را گم کرده است.»

شهید مطهری با تحلیل دقیق این گریزگاه ها، نشان می دهد که بسیاری از چالش های فکری امروز ما، ریشه های تاریخی و فکری در گذشته دارند. او به جای طرد کامل این تفکرات، آن ها را کالبدشکافی می کند و نشان می دهد که چطور می توان با حفظ تعادل و نگاه عمیق، هم از دستاوردهای علم و عقل بهره برد و هم جایگاه ایمان را حفظ کرد. برای او، عقل و علم، نه دشمن ایمان، که چراغ های راهی برای رسیدن به ایمانی عمیق تر و مستدل تر هستند.

گریز از عمل: دردهای کهنه جهان اسلام (چرا تنبلی می کنیم؟)

در بخش دوم کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل، استاد مطهری نگاهش را از دنیای غرب به جهان اسلام برمی گرداند. اینجا دیگر مشکل آنقدرها «گریز از ایمان» نیست، بلکه بیشتر «گریز از عمل» است. یعنی خیلی ها ایمان دارند، خدا را قبول دارند، پیامبر و ائمه را قبول دارند، اما در عمل کردن به لوازم این ایمان، سست و بی حال اند. این خودش یک درد بزرگ و قدیمی در جوامع اسلامی است. اول بیایید ببینیم منظور از «عمل» از دیدگاه اسلام و مطهری چیست.

وقتی از عمل حرف می زنیم، منظور فقط نماز و روزه فردی نیست. هرچند که آن ها هم جایگاه خودشان را دارند. منظور از «عمل» و «عمل صالح» در اسلام، دایره خیلی وسیع تری دارد. از تلاش برای آبادانی دنیا، کار و تولید، مسئولیت پذیری اجتماعی، عدالت خواهی، جهاد، تا کمک به دیگران و رفع نیازهای جامعه. اسلام دینی است که به شدت به عمل گرایی و تحرک دعوت می کند. «ایمان بدون عمل» برای اسلام بی معناست، درست مثل «عمل بدون ایمان» که جهت دهنده نیست. پس چرا با این همه تأکید در قرآن و احادیث، ما مسلمان ها گاهی اینقدر اهل عمل نیستیم؟ مطهری به سراغ ریشه های تاریخی و فکری این سستی در جهان اسلام می رود و گریزگاه های عملی را شناسایی می کند:

گریزگاه های اسلامی: بهانه هایی که ما رو از کار انداخت!

استاد مطهری به چند عامل کلیدی اشاره می کند که باعث شده اند روحیه عمل گرایی در جوامع اسلامی ضعیف شود:

جبرگرایی و قضا و قدر نادرست

یکی از بزرگ ترین سوءتفاهم ها در جهان اسلام، تفسیر غلط از قضا و قدر الهی و جبرگرایی است. بعضی ها فکر می کنند: «سرنوشت ما از قبل نوشته شده، پس هر اتفاقی که بیفتد دست خداست و ما هیچ نقشی نداریم.» این تفکر غلط، انسان را به موجودی منفعل و بی انگیزه تبدیل می کند که هیچ تلاشی برای تغییر اوضاع نمی کند. مطهری با تکیه بر آیات و روایات، توضیح می دهد که قضا و قدر الهی به معنای جبر مطلق نیست؛ بلکه خدا برای هر کاری، اسباب و مقدماتی قرار داده و اراده و اختیار انسان یکی از مهم ترین این اسباب است. ما مسئول انتخاب ها و عمل کرد خودمان هستیم.

زهدگرایی افراطی و رهبانیت

دین اسلام به زهد و دنیاگریزی دعوت می کند، اما زهد در اسلام به معنای کناره گیری از دنیا و عزلت نشینی نیست. زهد به این معناست که انسان دل به دنیا نبندد، دنیا را هدف نداند، بلکه آن را ابزاری برای رسیدن به اهداف الهی و انسانی بداند. اما عده ای در جهان اسلام، به غلط زهد را با رهبانیت و کناره گیری کامل از جامعه اشتباه گرفتند. آن ها فکر می کردند برای رسیدن به کمال معنوی، باید از تمام شئون دنیوی فاصله گرفت و گوشه نشین شد. این نگاه افراطی، عملاً جامعه را از حضور افراد متدین و فعال در عرصه های مختلف محروم کرد و روحیه تلاش و سازندگی را از بین برد.

مادی گرایی و مصرف گرایی کاذب

با اینکه زهدگرایی افراطی یک گریزگاه بود، در مقابل، گرایش افراطی به مادی گرایی و لذت جویی بی رویه هم یکی دیگر از مشکلات است. وقتی هدف اصلی زندگی فقط مصرف بیشتر و لذت بردن از دنیا باشد، انسان از عمل گرایی سازنده و مسئولیت های اجتماعی دور می شود. این مصرف گرایی کاذب، انسان را به موجودی سطحی نگر تبدیل می کند که فقط به فکر «داشتن» است، نه «بودن» و «ساختن». این همان چیزی است که مطهری به آن اشاره می کند و ما امروزه ردپای آن را در ترویج سبک زندگی های لوکس و بی معنا می بینیم.

خرافات و سطحی نگری

وقتی عمق دین فراموش شود و مردم به جای فهم آموزه های اصلی و منطقی دین، به سمت خرافات و امور سطحی کشیده شوند، از مسیر عمل حقیقی منحرف می شوند. این خرافات، معمولاً با بی تفاوتی نسبت به واقعیت ها و مشکلات جامعه همراه است و مردم را به جای تلاش و حل مسئله، به انتظار کشیدن معجزات واهی یا انجام اعمال بی اساس سوق می دهد. استاد مطهری تأکید می کند که دین مبین اسلام، همواره به عقلانیت و تفکر عمیق دعوت می کند و با خرافات در تضاد است.

سستی و بی حالی (فقدان روحیه انقلابی و مجاهدت)

در نهایت، یکی از مهم ترین گریزگاه های عمل، فقدان روحیه پویایی، تلاش و مسئولیت پذیری است. این همان چیزی است که استاد مطهری آن را «ضعف روحیه جهاد و مجاهدت» می نامد. وقتی جامعه ای روحیه انقلابی و دغدغه تغییر و بهبود را از دست بدهد، دچار سستی و بی حالی می شود. این بی تفاوتی نسبت به سرنوشت خود و جامعه، منجر به رکود و عقب ماندگی می شود. مطهری با تأکید بر مفهوم جهاد (به معنای تلاش و کوشش همه جانبه)، مسلمانان را به تحرک و پویایی در تمام عرصه های زندگی دعوت می کند.

«اسلام هرگز به رهبانیت و کناره گیری از دنیا دعوت نمی کند. زهد حقیقی آن است که دنیا وسیله باشد، نه هدف. توکل یعنی تلاش، نه دست روی دست گذاشتن.»

استاد مطهری در این بخش، به وضوح نشان می دهد که بسیاری از مشکلاتی که جهان اسلام با آن دست و پنجه نرم می کند، ریشه در سوءتفسیرها و انحرافات از آموزه های اصیل دینی دارد. او راه نجات را در بازگشت به فهم صحیح دین، تعادل بین دنیا و آخرت، و احیای روحیه عمل گرایی و مسئولیت پذیری می داند.

گریز از ایمان و گریز از عمل: دو روی یک سکه، یه درس برای همه زمان ها!

حالا که با گریزگاه های ایمان و عمل آشنا شدیم، می رسیم به قسمت اصلی اندیشه استاد مطهری: پیوند ناگسستنی این دو. ایمان و عمل مثل دو روی یک سکه هستند؛ نمی شود یکی را داشت و دیگری را نداشت. ایمانی که به عمل ختم نشود، مثل درختی است که میوه نمی دهد. و عملی که ریشه در ایمان نداشته باشد، مثل خانه ای است که روی شن ساخته شده و با کوچک ترین طوفانی فرو می ریزد. استاد مطهری با تأکید بر این پیوند، در واقع می خواهد بگوید که سعادت فردی و اجتماعی، بدون تعادل بین این دو ممکن نیست.

یکی از پیام های کلیدی و محوری کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل، اهمیت بصیرت و بینش عمیق است. استاد مطهری از ما می خواهد که اهل تفکر باشیم، نه دنباله روی کورکورانه. چه در مواجهه با تفکرات غربی که ایمان را نشانه می روند، چه در برخورد با کج فهمی های داخلی که ما را از عمل دور می کنند، نیاز به بصیرت داریم. بصیرت یعنی اینکه بتوانیم درست را از غلط تشخیص دهیم، عمق را از سطح جدا کنیم و راه حل های واقعی را پیدا کنیم.

شاید بپرسید این حرف ها برای ۵۰ سال پیش است، آیا برای امروز ما هم کاربرد دارد؟ جواب قاطعانه استاد مطهری این است که بله! این کتاب انگار برای امروز ما نوشته شده. چالش های فکری و اجتماعی امروز ما، مثل جوانی، فضای مجازی، هجمه های فرهنگی، و بحران های هویتی، همگی با ریشه هایی که مطهری شناسایی کرده، در ارتباطند. گریز از ایمان امروز ممکن است در قالب سردرگمی های فلسفی، شک گرایی مفرط، یا حتی بی تفاوتی نسبت به مسائل اخلاقی بروز کند. گریز از عمل هم در قالب بی انگیزگی، یأس، مصرف گرایی و عدم مسئولیت پذیری در فضای مجازی یا جامعه خودش را نشان می دهد.

از آموزه های مطهری می توانیم برای مقابله با این چالش ها بهره ببریم. او به ما یاد می دهد که دین داری واقعی، هم تفکر می خواهد و هم تحرک. هم بصیرت می خواهد و هم عمل. هیچ کدام فدای دیگری نمی شود. او حتی پیش بینی می کرد که جهان، بعد از دوره ای از مادی گرایی، دوباره به سمت معنویت و دین بازخواهد گشت؛ پیش بینی که امروزه نشانه هایش را بیش از پیش می بینیم.

  • باورهای درست: ایمان رو باید با استدلال و فکر قوی کنیم، نه با خرافات و حرف های بی اساس.
  • عمل سازنده: هر ایمانی باید تو عمل خودش رو نشون بده. ایمان بدون حرکت، مثل آب راکد است.
  • بصیرت فرهنگی: باید حواسمون به تفکرات غلط و انحرافی، چه از غرب بیاد و چه از درون خودمون سرچشمه بگیره، باشه.
  • مسئولیت پذیری: بی تفاوتی نسبت به جامعه، مشکلات و اتفاقاتش اشتباهه. هر کدوم از ما وظیفه ای داریم.

«ایمان بدون عمل، یک موجود مرده است و عمل بدون ایمان، بی ریشه و بی هدف.»

با خواندن خلاصه کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل، این درک را پیدا می کنیم که مسیر سعادت، از یک جاده دوطرفه می گذرد: جاده ای که یک سمتش ایمان عمیق و مستدل است و سمت دیگرش، عمل صالح و مسئولیت پذیر. این دو باید در کنار هم باشند تا انسان به مقصد برسد.

قلم استاد مطهری: چرا حرف هایش اینقدر به دل می نشیند و ماندگار است؟

یکی از دلایل اصلی که آثار شهید مطهری، از جمله کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل، اینقدر در بین اقشار مختلف جامعه محبوبیت دارد و ماندگار شده، سبک نگارش و بیان خاص ایشان است. استاد مطهری یک توانایی عجیب در بیان پیچیده ترین مسائل فلسفی و دینی با زبانی ساده، شیوا و کاملاً قابل فهم برای عموم مردم داشت. او طوری حرف می زد که هم برای یک استاد دانشگاه جذاب بود و هم برای یک دانش آموز دبیرستانی.

در این کتاب هم این ویژگی ها به خوبی دیده می شود. زبان ایشان کاملاً روان و طبیعی است، انگار دارید با یک استاد دلسوز و آگاه صحبت می کنید. او برای رساندن منظورش، فقط به استدلال های خشک و خالی اکتفا نمی کند؛ بلکه به زیبایی از آیات قرآن، احادیث ائمه، اشعار فارسی و عربی و حتی حکایات تاریخی استفاده می کند تا مطلب را ملموس تر و جذاب تر کند. این ترکیب هوشمندانه از عقل، نقل و احساس، باعث می شود که خواننده نه تنها از نظر فکری سیراب شود، بلکه از نظر روحی و عاطفی هم تحت تأثیر قرار گیرد.

نکته دیگر، رویکرد نقادانه اما سازنده ایشان است. مطهری هیچ وقت برای نقد، تخریب نمی کند. او ابتدا به دقت یک مسئله را تحلیل می کند، ریشه های آن را نشان می دهد، بعد نقد می کند و در نهایت، راه حل های منطقی و اسلامی را ارائه می دهد. این شیوه نگارش، به خواننده حس اعتماد می دهد که با یک متفکر بی طرف و دلسوز مواجه است که هدفش روشنگری است، نه تحمیل عقیده. همین دلایل باعث شده که آثار مطهری، و به ویژه کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل، نه فقط یک کتاب برای مطالعه، بلکه یک راهنما و مرجع فکری برای فهم چالش های اعتقادی و عملی ما باشد.

حرف آخر: گریز از ایمان و گریز از عمل، یک نقشه راه برای زندگی ما

در پایان این بررسی، امیدواریم که با خلاصه کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل استاد مرتضی مطهری به خوبی آشنا شده باشید. این کتاب نه فقط یک اثر دینی، بلکه یک اثر جامعه شناختی و روان شناختی عمیق است که با نگاهی دقیق، ریشه های برخی از مهم ترین چالش های فکری و عملی انسان امروز را کالبدشکافی می کند. استاد مطهری با تحلیل های بصیرت بخش خود، به ما یاد می دهد که چگونه می توانیم از دام گریزگاه های ایمان در دنیای مدرن و گریزگاه های عمل در فرهنگ های سنتی رها شویم.

پیام اصلی کتاب، همان تعادل و پیوند ناگسستنی بین ایمان و عمل است. برای استاد مطهری، یک زندگی معنادار و سعادتمند، زندگی ای است که در آن، ایمان قلبی با عمل صالح اجتماعی و فردی در هم آمیخته باشد. این کتاب به ما هشدار می دهد که نه تنها باید از بی اعتقادی بترسیم، بلکه از سستی در عمل و بی تفاوتی نسبت به مسئولیت هایمان نیز باید بر حذر باشیم. پیشنهاد می کنیم اگر فرصت داشتید، حتماً نسخه کامل این کتاب ارزشمند را مطالعه کنید تا با عمق و ژرفای اندیشه های شهید مطهری بیشتر آشنا شوید و از این گنجینه فکری برای روشن کردن مسیر زندگی تان بهره ببرید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل (مرتضی مطهری)" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب گریز از ایمان و گریز از عمل (مرتضی مطهری)"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه