خلاصه کامل کتاب سواد رسانه ای و مدیریت بحران

خلاصه کامل کتاب سواد رسانه ای و مدیریت بحران

خلاصه کتاب سواد رسانه ای و مدیریت بحران ( نویسنده مصطفی ساوه درودی، جابر پوریانی، مرتضی چشمه نور )

کتاب «سواد رسانه ای و مدیریت بحران» نوشته مصطفی ساوه درودی، جابر پوریانی و مرتضی چشمه نور، یک راهنمای کاربردی و عمیق برای درک پیوند جدایی ناپذیر رسانه و بحران است که به شما کمک می کند در دنیای پیچیده امروز، پیام های رسانه ای را بهتر بفهمید و در شرایط بحرانی، هوشمندانه تر عمل کنید.

توی این روزگاری که ما زندگی می کنیم، یعنی جایی که اخبار و اطلاعات مثل سیل می ریزه سرمون و هر روز از یه گوشه دنیا یه بحران جدید سر و کله اش پیدا می شه، واقعاً لازمه که یه فهم درستی از نقش رسانه ها داشته باشیم. این کتاب دقیقاً میاد دست رو همین نقطه می ذاره: اینکه چطور سواد رسانه ای می تونه بهمون کمک کنه تا توی شرایط بحرانی، غرق اطلاعات غلط نشیم و تصمیم های درست بگیریم.
فرض کنید یهو یه اتفاقی میفته، مثلاً یه بلای طبیعی یا یه بحران اجتماعی. اولین چیزی که رخ می ده، سرازیر شدن خبرهاست، از هر کانالی؛ تلویزیون، شبکه های اجتماعی، حتی واتساپ. اینجا اگه ما سواد رسانه ای نداشته باشیم، خیلی راحت می تونیم تحت تأثیر شایعات قرار بگیریم یا حتی ناخواسته به انتشار اطلاعات نادرست کمک کنیم. این کتاب دقیقاً برای همین نوشته شده تا چشممون رو باز کنه و نشون بده چقدر رسانه ها قدرتمندند، هم برای ایجاد بحران و هم برای مدیریت اون.
خب، حالا فکر کنید شما یه دانشجو هستید توی رشته های ارتباطات یا مدیریت بحران، یا شاید یه مدیر روابط عمومی توی یه سازمان بزرگ، یا حتی یه شهروند عادی که دوست داره از اتفاقات دور و برش سر در بیاره. این کتاب می تونه مثل یه نقشه راه عمل کنه. نویسنده هاش، یعنی مصطفی ساوه درودی، جابر پوریانی و مرتضی چشمه نور، با یه نگاه تخصصی و البته زبانی روان، سعی کردن پیچیدگی های این حوزه رو برامون بشکافن. توی این خلاصه، قراره با هم قدم به قدم پیش بریم و ببینیم توی هر فصل از این کتاب، چه گنجینه هایی پنهان شده.

فصل اول: چهارچوب مفهومی رسانه – بنیان های سواد رسانه ای

اولین قدم برای فهمیدن دنیای امروز، درک رسانه هاست. این فصل می خواد بهمون بگه سواد رسانه ای فقط این نیست که بدونیم چطور یه خبر رو بخونیم یا یه پست رو لایک کنیم. نه، سواد رسانه ای یعنی اینکه عمیق تر از این حرفا به ماجرا نگاه کنیم؛ یعنی بتونیم یه پیام رو نه فقط بخونیم، بلکه بفهمیم، تفسیر کنیم و حتی تحلیلش کنیم. مثل این می مونه که یه نقاش، رنگ ها رو می شناسه و می فهمه هر رنگی چه حسی رو منتقل می کنه. ما هم باید «رنگ های» رسانه ای رو بشناسیم.

تصور کنید دارید یه فیلم می بینید، یا یه مطلب خبری می خونید. توی این محتواها، کلی «نشانه» و «نماد» هست. مثلاً، انتخاب یه کلمه خاص، استفاده از یه تصویر خاص، یا حتی لحن گوینده، همه اشون بار معنایی دارن. اگه ما این نشانه ها رو نشناسیم، ممکنه پیام اصلی یا پنهان رو درک نکنیم. این فصل دقیقاً روی همین موضوع تأکید می کنه که رسانه ها نه فقط واقعیت رو به ما نشون می دن، بلکه گاهی اوقات خودشون واقعیت رو «می سازن». فکرش رو بکنید، یه خبر می تونه دیدگاه یه ملت رو نسبت به یه اتفاق یا یه شخص کلاً عوض کنه! رسانه ها روی انتخاب های ما، افکار ما و حتی سبک زندگیمون تأثیر می ذارن. دیگه الان کمتر کسی پیدا میشه که تحت تأثیر رسانه ها نباشه. چیزی که خیلی مهمه اینه که رسانه فقط یه آینه نیست که واقعیت رو نشون بده، بلکه یه قلم موهه که داره دنیای اطراف ما رو نقاشی می کنه.

سواد رسانه ای یعنی اینکه عمیق تر از سطح ظاهر به پیام ها نگاه کنیم؛ یعنی بتونیم یک پیام را نه فقط بخوانیم، بلکه بفهمیم، تفسیر کنیم و حتی تحلیلش کنیم. رسانه نه تنها بازتاب دهنده، بلکه شکل دهنده جهان اجتماعی است.

فصل دوم: چهارچوب مفهومی بحران – شناخت ابعاد و انواع

بعد از اینکه فهمیدیم رسانه چقدر قدرتمنده، حالا نوبت می رسه به بحران. این فصل حسابی می شکافه که بحران یعنی چی و چه ویژگی هایی داره. بحران فقط یه مشکل بزرگ نیست، یه وضعیتیه که کنترل از دست می ره، تهدید بزرگی وجود داره و زمان کمی برای تصمیم گیری داریم. بحران ها می تونن از هر نوعی باشن؛ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی یا حتی بلایای طبیعی. مثلاً یهو می بینی قیمت یه جنسی سر به فلک می ذاره (اقتصادی)، یا یه اعتراضات وسیعی در جامعه شکل می گیره (اجتماعی-سیاسی)، یا حتی یه ویروس جدید کل دنیا رو درگیر می کنه (بهداشتی-اجتماعی).

چیزی که این فصل روش تأکید می کنه اینه که برای مدیریت یه بحران، اول باید خوب بشناسیش. مثل این می مونه که بخوای یه بیماری رو درمان کنی، اول باید تشخیص بدی چیه و چقدر پیشرفته. بحران ها هم ابعاد مختلفی دارن: ابعاد انسانی، اقتصادی، امنیتی، روانی. هر کدوم از این ابعاد رو اگه درست نشناسیم، نمی تونیم برنامه ریزی درستی برای مقابله باهاش داشته باشیم. اینجا یه نکته خیلی مهم هم وجود داره: بحران با اطلاعات و اخبار گره خورده. وقتی یه بحران پیش میاد، اطلاعات مثل خون توی رگ های جامعه جریان پیدا می کنن و اینجا رسانه ها نقش حیاتی پیدا می کنن. اونا می تونن بحران رو بزرگ تر یا کوچیک تر کنن، یا حتی به مردم کمک کنن تا باهاش کنار بیان. پس شناخت دقیق بحران، یه قدم اساسی توی مدیریت موفقه.

فصل سوم: بحران های اجتماعی-سیاسی – مطالعات موردی و الگوها

این فصل، قشنگ می ره توی دل بحران های اجتماعی و سیاسی. می دونی، این مدل بحران ها یه جورایی از بقیه پیچیده ترن، چون با آدم ها و افکارشون سروکار دارن. اینجا نویسنده ها سعی می کنن با آوردن نمونه های واقعی یا فرضی، نشون بدن که این بحران ها چطور شکل می گیرن، چه عواملی باعث شعله ور شدنشون می شن و در نهایت چه عواقبی دارن.
فرض کنید یهو یه تصمیم دولتی گرفته می شه که خیلی ها باهاش مخالفن. همین می تونه یه جرقه باشه برای یه بحران اجتماعی. یا مثلاً یه شایعه توی جامعه پخش می شه که آرامش رو به هم می ریزه. اینجا رسانه ها مثل یه بنزین ریز عمل می کنن؛ می تونن شعله رو بیشتر کنن یا خاموشش کنن. این فصل کمک می کنه بفهمیم چطور رسانه ها هم می تونن باعث بشن مردم متحد بشن و از یه موضوع حمایت کنن، و هم می تونن باعث تفرقه و از هم پاشیدگی بشن. درک این دینامیک ها برای هر کسی که می خواد توی فضای اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار باشه، خیلی مهمه.

فصل چهارم: نقش رسانه در تحولات سیاسی-اجتماعی – کاتالیزور تغییر

این فصل، دیگه رسانه رو نه فقط یه ابزار، بلکه یه «کاتالیزور» معرفی می کنه. کاتالیزور یعنی چی؟ یعنی چیزی که یه واکنش رو تسریع می کنه بدون اینکه خودش تغییر کنه. رسانه دقیقاً همین کار رو می کنه؛ بدون اینکه ماهیت خودش عوض بشه، می تونه سرعت تحولات سیاسی و اجتماعی رو خیلی زیاد کنه. فکرش رو بکنید، قبلاً اگه می خواستن یه خبر مهم رو به همه مردم برسونن، باید کلی روزنامه چاپ می کردن یا رادیو خبر می داد. الان؟ یه توییت یا یه پست اینستاگرامی می تونه در عرض چند دقیقه کل دنیا رو باخبر کنه!

رسانه ها الان دارن سبک های جدید زندگی رو بهمون معرفی می کنن، دیدگاه های جدید رو رواج می دن و حتی روی بازاندیشی تفکرات مدرن تأثیر می ذارن. مثلاً یهو یه جنبش اجتماعی یا یه ایده جدید، از طریق رسانه ها فراگیر می شه. رسانه می تونه افکار عمومی رو شکل بده، به ملت ها حس همبستگی بده، یا برعکس، باعث از هم گسیختگی بشه. توی این بازی، رسانه یه قدرت نرم خیلی بزرگه. یعنی چی قدرت نرم؟ یعنی قدرتی که با زور و اسلحه نیست، با تأثیرگذاری روی افکار و باورهاست. یه جمله معروف هست که میگه قلم قوی تر از شمشیر است. خب، الان رسانه شده همون قلم. می تونه یه دشمن رو تضعیف کنه یا یه ملت رو به هم گره بزنه. این فصل با جزئیات کامل بررسی می کنه که چطور رسانه ها با ظرافت تمام، می تونن رویدادها رو جهت دهی کنن و حتی مسیر تاریخ رو عوض کنن. این یعنی هر کدوم از ما که مخاطب این رسانه ها هستیم، باید حواسمون حسابی جمع باشه.

فصل پنجم: رسانه و بحران سیاسی-اجتماعی – قدرت نرم در عمل

اینجا دیگه وارد مرحله عملی می شیم؛ یعنی اینکه چطور از این «قدرت نرم رسانه» توی شرایط بحرانی استفاده می شه. خب، گفتیم که رسانه می تونه خیلی چیزها رو تغییر بده. حالا فرض کنید یه بحران سیاسی یا اجتماعی داریم. رسانه اینجا می تونه نقش یه شمشیر دولبه رو بازی کنه: هم می تونه بحران رو کنترل کنه، مهارش کنه، حتی حلش کنه، و هم می تونه بهش دامن بزنه و کلاً اوضاع رو از اینی که هست بدتر کنه. یا حتی بدتر از اون، اصلاً خودش باعث ایجاد بحران بشه!

توی این فصل، نویسنده ها توضیح می دن که رسانه ها چطور با استفاده از تکنیک های مختلف، روی گروه های هدف در زمان بحران تأثیر می ذارن. مثلاً چطور با انتخاب کلمات خاص، یا نشون دادن تصاویر مشخص، احساسات مردم رو تحریک می کنن یا اونا رو به سمت یه تصمیم خاص سوق می دن. برای مسئولان و کسانی که توی دل بحران هستن، فهمیدن این مکانیزم ها مثل داشتن یه نقشه راهه. باید بدونن چه چالش هایی سر راهشونه (مثل انتشار شایعات و اطلاعات غلط) و چه فرصت هایی دارن (مثل استفاده از رسانه برای آرام کردن اوضاع و رسوندن پیام های مهم به مردم). این فصل دقیقاً نشون می ده که رسانه توی شرایط بحرانی، فقط یه ابزار خبررسانی نیست، بلکه یه میدان نبرده که توی اون روایت ها با هم می جنگن و کسی برنده است که بتونه روایت خودش رو بهتر و هوشمندانه تر مدیریت کنه.

تصور کنید در یک بحران، روایت رسانه ای نادرست، باعث اضطراب عمومی شود. مثلاً، در یک سیلاب، اگر رسانه ها به جای تمرکز بر کمک رسانی و راهکارهای مدیریت بحران، مدام تصاویر تخریب و ناامیدی را منتشر کنند، نتیجه آن چیزی جز دامن زدن به وحشت و تضعیف روحیه ملی نخواهد بود. در مقابل، یک اطلاع رسانی صحیح و به موقع می تواند حتی در شرایط سخت، امیدآفرین باشد و مردم را به سمت همیاری و همدلی سوق دهد.

فصل ششم: اطلاع رسانی در بحران – راهبردها و چالش ها

اینجا می رسیم به یکی از حیاتی ترین بخش های مدیریت بحران: «اطلاع رسانی». فرض کنید وسط یه بحران هستید، مردم گیج و نگرانن. اگه اطلاع رسانی درست و به موقع نباشه، چی می شه؟ خب، اول از همه شایعات مثل قارچ سبز می شن. اطلاعات غلط دست به دست می شه و ممکنه وضعیت رو از کنترل خارج کنه. توی این فصل، کتاب تاکید می کنه که اطلاع رسانی باید صحیح، به موقع و شفاف باشه. یعنی الکی چیزی رو پنهون نکنیم، دروغ نگیم و هر خبری که می دیم، دقیق و درست باشه.

چالش های این بخش خیلی زیادن. مثلاً جنگ روانی که از طریق رسانه ها راه می افته. یا انتشار اطلاعاتی که هدفش فقط گیج کردن مردمه. خب، حالا چاره چیه؟ کتاب راهکارهایی رو برای «ارتقاء وفاق ملی» و «انسجام جامعه» از طریق اطلاع رسانی درست پیشنهاد می ده. یعنی چطور از رسانه استفاده کنیم تا مردم به هم نزدیک تر بشن، حس همکاریشون قوی تر بشه و در کنار هم از بحران عبور کنن. تکنیک های مدیریت پیام و کنترل روایت هم توی این فصل توضیح داده می شه. خلاصه بگم، توی بحران، حرف حساب زدن و درست حرف زدن، خودش یه هنره.
یه نکته مهم دیگه هم هست: لزوم وجود سواد رسانه ای توی مخاطبان. اگه ما به عنوان مردم، سواد رسانه ای نداشته باشیم، چطور می تونیم اطلاعات درست رو از نادرست تشخیص بدیم؟ پس هم کسی که اطلاع رسانی می کنه باید بلد باشه، هم کسی که خبر رو می شنوه باید سواد تشخیص داشته باشه.

درس های کلیدی و نتیجه گیری نهایی از کتاب

خب، تا اینجا با هم یه سفر کوتاهی توی دنیای سواد رسانه ای و مدیریت بحران داشتیم. اگه بخوام مهم ترین چیزهایی که از این کتاب یاد می گیریم رو خلاصه کنم، باید بگم:

  1. اول از همه، رسانه ها دیگه فقط ابزار خبررسانی نیستن. اونا بازیگرای اصلی صحنه هستن؛ می تونن افکار رو بسازن، بحران ایجاد کنن یا حتی نجات بخش باشن.
  2. دوم، توی دنیای امروز، سواد رسانه ای یه انتخاب نیست، یه ضرورته. مثل سواد خوندن و نوشتنه. باید بلد باشیم پیام های رسانه ای رو بخونیم، تفسیر کنیم و تحلیلشون کنیم.
  3. سوم، مدیریت بحران بدون در نظر گرفتن نقش رسانه، یه کار نصفه و نیمه اس. هر مدیری، هر مسئولی و حتی هر شهروندی باید بدونه چطور توی بحران، با رسانه کار کنه و چطور ازش تأثیر بپذیره یا روش تأثیر بذاره.
  4. چهارم، اطلاع رسانی شفاف، به موقع و دقیق توی بحران، از نون شب هم واجب تره. اینجاست که می تونیم از جنگ روانی و شایعات جلوگیری کنیم و حتی وفاق ملی رو تقویت کنیم.

این کتاب به ما نشون می ده که سواد رسانه ای و مدیریت بحران، دو روی یک سکه اند. نمی شه این دو تا رو جدا از هم دید. فهمیدن این ارتباط، بهمون کمک می کنه توی شرایط سخت، تصمیم های منطقی تر و مؤثرتری بگیریم. این کتاب یه جورایی مثل یه چراغ راه می مونه که مسیر رو توی تاریکی بحران ها روشن می کنه. اگه دوست دارید این مفاهیم رو عمیق تر یاد بگیرید، پیشنهاد می کنم حتماً نسخه کامل کتاب رو بخونید. قول می دم پشیمون نمی شید.

این کتاب برای چه کسانی مفید است و چرا باید آن را بخوانیم؟

اگه هنوز قانع نشدید که چرا باید این کتاب رو بخونید، بیایید با هم یه نگاهی بندازیم به اینکه برای چه کسایی نوشته شده و چه دردی رو دوا می کنه:

  • دانشجویان (مخصوصاً علوم ارتباطات، رسانه، علوم سیاسی، جامعه شناسی): اگه توی این رشته ها درس می خونید، این کتاب مثل یه معدن طلاست. هم برای درس هاتون، هم برای پروژه هاتون و هم برای اینکه عمیق تر به موضوع نگاه کنید، حسابی به کارتون میاد. یه جورایی می شه گفت بنیاد این علومه.
  • پژوهشگران و اساتید: اگر توی حوزه های مرتبط تحقیق می کنید یا تدریس می کنید، این خلاصه می تونه یه دید کلی و سریع از کتاب بهتون بده و در صورت نیاز، برای ارجاع به مفاهیم کلیدی، می تونید بهش رجوع کنید.
  • مدیران و کارشناسان (روابط عمومی، اطلاع رسانی، حراست، بحران، نهادهای امنیتی و سیاسی): اگه توی موقعیت های تصمیم گیری هستید یا با اطلاع رسانی سروکار دارید، این کتاب یه راهنمای عملیه. بهتون نشون می ده چطور توی شرایط بحرانی، پیام ها رو مدیریت کنید و از قدرت رسانه به نفع خودتون استفاده کنید.
  • عموم علاقه مندان به مباحث سواد رسانه ای و امنیت ملی: اگه فقط دوست دارید از اتفاقات دور و برتون سر در بیارید و گول شایعات رو نخورید، این کتاب یه دید باز و آگاهانه بهتون می ده. به قول معروف، دانستن، توانستن است.
  • خریداران بالقوه کتاب: قبل از اینکه پول بدید و کتاب رو بخرید، این خلاصه بهتون یه پیش نمایش می ده که ببینید محتوای کتاب چیه و آیا ارزش خوندن رو داره یا نه.

چرا باید بخونیمش؟ چون توی دنیایی که ما هر لحظه بمباران اطلاعاتی می شیم، فهمیدن ساز و کار رسانه ها و چگونگی مدیریت بحران، دیگه یه مهارت لوکس نیست، یه مهارت حیاتیه. این کتاب کمک می کنه چشممون به روی واقعیت های پشت پرده باز بشه و بتونیم هوشمندانه تر توی این دنیای پر سرعت قدم برداریم.

درباره نویسندگان: مصطفی ساوه درودی، جابر پوریانی، مرتضی چشمه نور

این کتاب حاصل همکاری سه نویسنده توانمند و متخصص در حوزه های مرتبط با رسانه، ارتباطات و مدیریت است. شناخت مختصر این اساتید می تواند به درک بهتر عمق و اعتبار محتوای کتاب کمک کند:

  • مصطفی ساوه درودی: ایشان از جمله پژوهشگران و اساتیدی هستند که در حوزه ارتباطات و رسانه فعالیت دارند. تخصص و تجربه ایشان در این زمینه، به خصوص در تحلیل نقش رسانه ها در ابعاد اجتماعی و سیاسی، به محتوای کتاب عمق ویژه ای بخشیده است.
  • جابر پوریانی: آقای پوریانی نیز یکی دیگر از نویسندگان این اثر هستند که احتمالاً تخصص ویژه ای در یکی از حوزه های مدیریت، بحران یا علوم اجتماعی دارند. همکاری ایشان در این اثر، به تعادل و جامعی ت مطالب در زمینه مدیریت بحران و ابعاد کاربردی آن کمک کرده است.
  • مرتضی چشمه نور: ایشان به عنوان سومین نویسنده، به احتمال زیاد با نگاهی تحلیلی به موضوع بحران و ارتباط آن با فضای اطلاعاتی و رسانه ای، مطالب ارزشمندی را به کتاب اضافه کرده اند. تخصص مشترک این سه نویسنده در حوزه های نظری و عملی، باعث شده تا کتاب «سواد رسانه ای و مدیریت بحران» هم از لحاظ علمی قوی باشد و هم از نظر کاربردی، برای مخاطبان مفید و قابل استفاده.

این ترکیب از تخصص ها باعث شده که این کتاب نه تنها یک مرجع تئوریک باشد، بلکه به عنوان یک راهنمای عملی برای مواجهه با چالش های رسانه ای و بحران های اجتماعی-سیاسی، به کار آید.

سوالات متداول

آیا این کتاب تنها برای متخصصین است؟

نه، اصلاً اینطور نیست. درست است که مباحث تخصصی دارد، اما زبان کتاب به قدری روان و کاربردی است که هر کسی که به مباحث سواد رسانه ای، مدیریت بحران یا نقش رسانه در جامعه علاقه مند است، می تواند از آن استفاده کند. مفاهیم به شکل ساده ای توضیح داده شده اند تا برای عموم مردم هم قابل درک باشند.

چه مباحث جدیدی در این کتاب مطرح شده است؟

رویکرد اصلی و جدید این کتاب، نگاه یکپارچه به سواد رسانه ای و مدیریت بحران است. یعنی به جای اینکه این دو حوزه را جدا از هم بررسی کند، نشان می دهد که چگونه این دو به هم گره خورده اند و درک یکی بدون دیگری ناقص است. این رویکرد به مخاطب کمک می کند تا دید جامع تری نسبت به چالش های اطلاعاتی و بحرانی پیدا کند.

چگونه می توان نسخه اصلی کتاب را تهیه کرد؟

برای تهیه نسخه اصلی کتاب، می توانید به وب سایت های فروش کتاب آنلاین یا اپلیکیشن های کتابخوان مراجعه کنید. معمولاً لینک های خرید کتاب چاپی یا الکترونیکی در این پلتفرم ها در دسترس هستند.

آیا مطالعه این خلاصه نیاز به مطالعه کامل کتاب را برطرف می کند؟

این خلاصه به شما یک دید کلی و سازمان یافته از محتوای اصلی کتاب می دهد و مهم ترین مفاهیم را برجسته می کند. اما برای درک عمیق تر، جزئیات بیشتر، مثال ها و استدلال های کامل نویسندگان، مطالعه نسخه کامل کتاب قطعاً توصیه می شود. این خلاصه بیشتر یک مسیرنمای سریع برای ورود به دنیای این کتاب است.

آخر کلام:
خب، رسیدیم به پایان این گشت و گذار توی دنیای جذاب «سواد رسانه ای و مدیریت بحران». امیدوارم این خلاصه، بهتون کمک کرده باشه تا یه دید کلی و کاربردی از این کتاب ارزشمند پیدا کنید. واقعاً، توی این عصر اطلاعات و اخبار، سواد رسانه ای چیزی نیست که بتونیم ازش چشم پوشی کنیم. همین که بتونیم خبر درست رو از غلط تشخیص بدیم، همین که بفهمیم رسانه ها چطور روی افکار ما تأثیر می ذارن، خودش کلی جلو هستیم. این کتاب دقیقاً بهمون یاد می ده که چطور توی این دنیای پر از هیاهو، با چشم بازتری قدم برداریم و تصمیم های منطقی تری بگیریم. پس، اگه دنبال یه نقشه راه برای زنده موندن توی این اقیانوس اطلاعات هستید، این کتاب رو فراموش نکنید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کامل کتاب سواد رسانه ای و مدیریت بحران" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کامل کتاب سواد رسانه ای و مدیریت بحران"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه